زندگی پس از گوگل

  زمان مطالعه دقیقه
میثم منصوری
 25 / 12 / 2018
  زمان مطالعه دقیقه
میثم منصوری
 25 / 12 / 2018

در این قسمت به بررسی کتاب زندگی پس از گوگل می پردازیم این کتاب در سال 2018 توانست سر و صدای زیادی را به راه اندازد.البته اگر با بلاک چین اشنایی ندارید سری به مقاله بلاک چین چیست بیندازید.

زندگی پس از گوگل

در فصل اول کتاب زندگی پس از گوگل می خوانیم

“اقتصاد به نقطه ای رسیده که در اصل به اندازه کافی برای همه تولید دارد…..بنابراین این دوره جدیدی که ما وارد آن می شویم، خیلی در مورد “تولید”، یعنی چقدر تولید می شود؟ نیست. بلکه این دوره، به “توزیع” یعنی چگونه مردم در آنچه که تولید می شود سهیم می‌شوند؟ مرتبط است.” Brian Arthur موسسه سانتافه، سال 2017

قبل از خواندن این کتاب لطفا نام کاربری و رمز عبور خود را ارسال کنید. ما نسبت به هویت، امنیت سایبری و اولویت های ادبی شما علاقمند هستیم و می خواهیم خدمات بهتری به شما ارائه بدهیم. همچنین لطفا کرک نمونه (حروف حساس CAPTCHA  درون باکس) را برای اثبات اینکه شما برخلاف 36 درصد از آدرسهای وب یک ربات نیستید که هویت خود را تغییر داده باشید، رونویسی کنید. با عرض پوزش، ترکیب نام کاربری و گذرواژه شما، با سوابق ما مطابقت ندارد. آیا به کمک نیاز دارید؟ اگر میخواهید نام کاربری، گذرواژه و یا سوالات امنیتی خود را تغییر دهید، لطفا بر روی نشانی اینترنتی که ما هنگام خرید نرم افزار به آدرس ایمیلتان ارسال کردیم،کلیک کنید. با عرض پوزش، این آدرس غیر فعال است آیا مایل به تغییر آدرس ایمیل خود هستید؟

در ضمن iTunes تمایل به آپدیت و تصحیح نرم افزارتان نسبت به آسیب پذیری های خطرناک دارد. این پچ نرم افزاری را تا زمانی که ID اپل و رمزعبورتان را ارسال نکنید، نمی توانید نصب کنید. با عرض پوزش، این ترکیب با سوابق ما مطابقت ندارد. آیا می خواهید دوباره امتحان کنید؟

برای تکرار این روش ابتدا باید قفل درایو مکینتاش خود را باز کنید. لطفا رمز عبورتان را برای رمزگشایی درایو مکنتاش ارسال کنید. اگر گذرواژه‌ی درایو مکینتاش خود را فراموش کرده اید، ممکن است مجبور شوید که درایو خود را پاک کنید و دوباره از نو شروع کنید. همچنین اگر نسخه پشتیبان تهیه نکرده باشید تمام محتویات خود از جمله این کتاب را از دست خواهید داد. بیایید دوباره امتحان کنیم.

اما در ابتدا گوگل از شما می خواهد تا رمز عبور گوگل خود را دوباره ارسال کنید. نه، این رمز عبور گوگل شما نیست. شما آن را دو هفته پیش تغییر دادید. بله، ما می دانیم که شما چندین گذرواژه‌ی گوگل دارید که به نام کاربریهای مختلف، مرتبط است. ما همچنین می دانیم که شما دارای چندین گذرواژه‌ی اپل هستید که آنها به آدرس Gmail شما به عنوان یک نام کاربری مرتبط هستند. به منظور تضمین حریم خصوصی و امنیتتان، ما به شما تکیه میکنیم تا بدانیم کدام ترکیب نام کاربری و رمز عبور، مربوط به هر موقعیت خاص در هر یک از دستگاه های شما است. نه، آن گذرواژه با سوابق ما مطابقت ندارد. آیا میخواهید آن را تغییر دهید؟ آیا مطمئن هستید که شما مالک واقعی این کتاب (حساب) هستید؟  

 لطفا قبل از خروج از سیستم، با استفاده از تجربه‌تان یک پرسشنامه راجع به خدمات مشتری ما پر کنید. برای اینکه در آینده بتوانیم آدرسهایتان را بهتر هماهنگ کنیم لطفا شماره تلفن، تصویر دیجیتال و اثر انگشت خود را ارائه دهید. متشکرم. ما همچنین دوست داریم شماره موبایل شما را در اختیار داشته باشیم. ما برای همکاری شما ارزش قائل هستیم.

همچنین ممکن است شما مایل به خواندن تعدادی از کتاب های دیگر، که الگوریتم ما بر اساس انتخاب های آنلاین افرادی مانند شما، انتخاب کرده است، باشید. این کارها توضیح می دهند که چگونه “نرم افزارها در حال خوردن جهان هستند” که مارک آندرسن به عنوان یک سرمایه دار پر مخاطره این را مشاهده کرده است، و چگونه جستجوی گوگل و سایر نرم افزارها یک هوش مصنوعی  (AI)را تشکیل می دهند که چیزی کمتر از “بزرگترین رویداد در تاریخ بشر” ندارد؟. هوش مصنوعی گوگل، الگوریتم های بی نظیری در “یادگیری عمیق ماشین ” ارائه می دهد که حتی اریک اشمیت، رئیس هیئت اجرایی گوگل و سایر افراد را در موفقیت آمیز بودن شناسایی گربه ها در ویدیوها را شگفت زده کرد. چنین شاهکارهایی از”ذهن عمیق” که در این کتاب ها نقل شده است، کامپیوترها را از وابستگی به هوش انسانی آزاد کرده و به زودی “شما را بهتر از خودتان می شناسد”.

برای دانلود این حجم با دقت انتخاب شده، باید شماره کارت اعتباری و کد امنیتی و آدرس مرتبط با حساب کارت اعتباری را ارسال کنید. اگر هر کدام از این ها تغییر کرده باشد، شما می توانید به سوالات امنیتی مانند آدرس والدینتان هنگام تولد شما، سگ مورد علاقه خود، نام پیشخدمت مادرتان، نام پیش دبستانی‌تان، چهار رقم آخر شماره بیمه تامین اجتماعیتان،  خواننده مورد علاقه و اولین معلم مدرسه تان پاسخ دهید. امیدواریم که پاسخ شما تغییر نکرده باشد. سپس شما می توانید ادامه بدهید و یا گذرواژه تان را تغییر دهید. دقت کنید که گذرواژه تان را بیشتر از هشت کاراکتر که می توانید آن را به خاطر بیاورید انتخاب کنید. اما لطفا از گذرواژه ی مشابه سایرگذرواژه هایی که برای بقیه ی حساب هایتان دارید، استفاده نکنید. مطمئن شوید که از اعداد، حروف و سیمبل های الفبایی استفاده می کنید. برای فعال کردن گذرواژه ی جدیدتان گوگل یک کد موقت را به آدرس ایمیلتان ارسال می کند. با عرض پوزش، آدرس ایمیل شما غیر فعال است آیا می خواهید دوباره امتحان کنید؟ یا شاید این کتاب برای شما نیست.

با توجه به بسیاری از سخنان معتبر، صنعت به سرعت در حال نزدیک شدن به یک لحظه ی  “منحصر به فرد” است و ابررایانه های آن در “ابر” در حال تبدیل به ابزاری هوشمندتر از شما هستند و همانند یک سنسور کامل جریان های چند بعدی داده از مغز و بدنتان، فرمان می دهند، در نتیجه شما مایل خواهید بود که این ماشین ها بیشتر تصمیمات را در زندگیتان را بگیرند. پیشرفت در کدهای بیولوژیکی و هوش مصنوعی پیشرفته، بسیاری از محققان را قانع کرده است که موجوداتی مانند انسان، صرفا محصول یک الگوریتم هستند. این الگوریتم در DNA و منطق شبکه عصبی ثبت شده و از طریق ماشین یادگیری تفسیر و کنترل شود.

پردازشهای ابری و ابرداده های شرکت هایی مانند گوگل با ” ذهن عمیق”هوش مصنوعیش می تواند درتصمیم گیری های کلیدی زندگی از انتخاب های ازدواج و مراقبت های پزشکی گرفته تا مدیریت کلید خصوصی کیف پول بیت کوینتان و استفاده و ذخیره گذرواژه‌ برای درایو مکینتاشتان، نسبت به ذهن فردی انسان برتری داشته باشد. این نرم افزار خودآموز همچنین قادر به انجام اکثر مشاغل شما خواهد بود. دنیای جدید دیجیتال دیگر به شما نیازی ندارد.

در فصل اول کتاب زندگی پس از گوگل می خوانیم، دلخور نشوید. به احتمال زیاد شما می توانید با درآمدی که برایتان رضایت بخش است بازنشست شوید. کارفرمایان پیشرو سیلیکن ولی مانند لری پیج، الون ماسک، سرگی برین و تیم کوک، اکثر اشخاص را به این دلیل که از لحاظ علمی پایین تر از الگوریتم های هوش مصنوعی هستند، غیرقابل استخدام می پندارند. آیا می دانستید که هوش مصنوعی گوگل در پنج رقابت مستقیم قهرمان جهانی بازی ” Go” را شکست داد؟ شما حتی نمی دانید بازی ” Go” چیست؟ ” Go” یک بازی آسیایی دارای استراتژی است که مدتهاست محققان هوش مصنوعی از آن به عنوان یک چالش ذهنی با ظرافت، درجه آزادی و پیچیدگی هایی فراتر از شطرنج، در نظر می گیرند. شما توانایی ذهنی لازم برای رقابت با رایانه ها در چنین برنامه های دشواری را ندارید.

شما حتی می توانید خود را در بین دانشمندان بزرگ اطلاعات به شمار بیاورید که هنگام صعود به خدایان نزدیک می شوید. نظرتان در مورد آن چیست؟

همانند جستجوی گوگل که به طور مجازی “دانای مطلق” شناخته می شود و قدرتهای فرماندهی که قبایل پیشین آنها را به عنوان “خدایان” نسبت می دادند، شما نیزممکن است تبدیل به یک هومودیوس (انسان خداگونه) شوید. یووال نوح هراری، یک سخنران محبوب در حیطه گوگل، از کلمه “هومودیوس “برای عنوان آخرین کتابش استفاده کرده است.

کتاب زندگی پس از گوگل

در فصل اول کتاب زندگی پس از گوگل می خوانیم، در گذشته عمدتا این گونه صحبتها در مورد خدایان بشری، علم لایتناهی و برتری نخبگان بر عوام فقط مختص چرندگویی های مستی آخر شب و یا موسسات روانی بود. با وجود اینکه در اواخر سال 2010 “سیلیکون ولی” بیشترین سود واگذاری خود را به شرکت های گوگل، اپل و فیس بوک منتقل کرده است، اما به نظر می رسد که تحت یک شکست عصبی که به واسطه‌ی توهمات قدرت مطلق و تعالی بر روی دیگری و سلطه جویی عصبی دستورالعملهای «امنیتی» روی دستگاههای مصرف کنندگان در یک سطح ظاهر می شود، قرار گرفته باشد. برنامه ها در مواردی که جزو الگوهای دلخواه به نظر بیاید، از شما گذرواژه‌های جدید، نام کاربری، پین ورود به سیستم، کلید رمزنگاری و شرایط ثبت نام را درخواست می کنند. هر صفحه وب خواستار توجه ویژه شماست، به طوری که اگر آن اپل خودتان بودید (آن اپل متعلق به شما بود) شما به طور فزاینده ای خودتان را در شرایطی مشابه الزامات برنامه های مختلف و ماشین آلات در تضاد، پیدا می کردید و همانطوری که جعبه های با شناخت کمتر روی صفحه تان ظاهر می شوند و درخواست “گذرواژه تان” را دارند، طوری که به نظر می آید تنها یک گزینه دارید.

در همین حال، کاملا واضح بود که امنیت در اینترنت سقوط کرده است. گوگل، تیم ” swat teams ” که نابغه کامپیوتر بودند و برای همین منظور استخدام شده بودند را برای واکنش به خرابی های امنیتی اعزام کرد. و به این ترتیبGreylock Ventures  مربی امنیتی ” Asheem Chandna”  با اطمینان به فوچون گفت ” در نهایت همه‌ی این کارها تقصیر شماست”. انسانها به آسانی در دام پیامهای بدافزارها می افتند. بنابراین، فورچون می گوید، “مبارزه علیه هک شدن یک نبرد بی پایان است.”

در سری داستانهای علمی تخیلی “Battlestar Galactica” ،  قانون کلیدی که از تمدن در برابر مهاجمان سایبورگ محافظت می کند اینست که  “هرگز به کامپیوتر متصل نشوند.” برگردیم به کهکشانمان! قبل از آنکه ایده ی شبکه تبدیل به مظنون شود، چندین بار نقص و وعده های دروغین تعمیرات طول خواهد کشید؟ به طور اساسی بسیاری از صنایع مانند دارایی و بیمه پیش از این از خط خارج شده اند. مراقبت های بهداشتی در این باتلاق دیجیتال عمیق است. تعهدات حقوقی امنیتی پشت فایروال ها و کدهای امنیتی 256 بیتی توجه شما را به یک فرمان واحد جلب می کند: هیچ چیز انتقادی در اینترنت وجود ندارد.

به جز بازیکنان حرفه ای بازیهای ویدیویی در تیم های صنعتی” swat ” و گروه هکرها، سیلیکون ولی تقریبا رها شده است و زمان استخدام یک معاون دیگر برای تنوع و محاسبه ی اثر کربنی فرارسیده است.

سیستم‌های امنیتی درست همانند نخبگان کامپیوتری که نسبت به اکثر توهمات تب آلود خود درباره ی توانایی های ماشین هایشان و دادن ایده های متکبرانه در مورد محدودیت های نسبی مشتریان خود بیخیال شده اند، تضعیف گردیده اند.

در همین حال، این توهمات قادر مطلق از تحت الشعاع قرار گرفتن درعرضه عمومی بازار، اختلالات ضد انحصاریِ شرکت های موفق به رهبری گوگل و رفاه بدون سودآوری شرکت های مشتاق ” unicorns” جلوگیری نمی کند. چنانچه آنها ثروت شرکت های خصوصی را بیش از یک میلیارد دلار می دانند. . محدود کردن این موانع به معنای از دست دادن اهداف کارآفرینی در IPOs  و افزایش سرمایه مخاطره آمیز سیلیکون ولی برای کمونیست های صوری در چین است.

در دفاع می توانیم بگوییم که به نظر می رسد سیلیکون ولی، چیزی را که می توانیم به عنوان یک ایدیولوژی سیاسی نئومارکسیستی و دیدگاه تکنولوژیست بهتر توصیف کنیم، پذیرفته است. ممکن است تعجب کنید که من چگونه می توانم آن را به عنوان یک  نئو مارکسیستی که بر روی  سطح آن سرمایه داری های موثر و موفقیت آمیزی اتفاق می افتد، در نظر بگیرم.

مارکسیسم بیشتر به عنوان یک کشتی از شکایات انقلابی، قیام کارگران، تقسیم زنجیره ها، نقد سرمایه، کاتالوگ رده ها و غصب ابزار تولید مورد بحث قرار می گیرد.با این حال اولین مارکسیسم در قلب خود اعتقاد داشت که انقلاب صنعتی قرن نوزدهم مشکل اساسی تولید را برای همیشه حل خواهد کرد.

اولین نشانه های انقلاب صنعتی شامل موتورهای بخار، راه آهن، شبکه های برق و توربین بود که طبق نظریه مارکس همگی آنها “ماشین های اهریمنی تاریک” و نقطه ی اوج پیشرفت صنعت در همه ی دوران ها هستند. . اصل اساسی مارکس این بود که در آینده مشکل اصلی اقتصادی کمبود تولید نیست بلکه بازتوزیع فراوانی است.

در ایدئولوژی آلمانی (1845)، مارکس تصور می کند که کمونیسم به تمام زندگی تفننی یک ارباب زاده راه پیدا خواهد کرد. “جامعه تولید عمومی را تنظیم می کند. بنابراین برای من این امکان را فرآهم می کند تا امروزیک کار انجام دهم و فردا کار دیگری بکنم. مثلا صبح به شکار بروم، بعد از ظهر به ماهیگیری بروم، عصرها گاو پرورش بدهم، بعد از شام نقد کنم، درست همانطور که در ذهن دارم بدون اینکه شکارچی، ماهیگیر، چوپان و یا منتقد شوم.

در فصل اول کتاب زندگی پس از گوگل می خوانیم، مارکس نمونه ای از روشنفکرانی بود که تصور می کردند که عصر خودشان آخرین مرحله  تاریخ بشری است. “ویلیام اف. باکلی” در گذشته آن را یک immanentized eschaton” ” (آخرین رویداد الهی در سرتاسر جهان)نامید، یعنی یک باور که “آخرین چیزها” در زمان خودشان رخ می دهد. نئومارکسیسمهای سیلیکون ولی امروزی، این اشتباه مارکسیستهای قدیمی را در اعتقاد خود مبنی بر این که تکنولوژی امروزی (منظور ماشین بخار و برق نیست، بلکه میکروچیپ های سیلیکونی، هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، پردازشهای ابری، زیست شناسی الگوریتمی و روباتیک) دستاوردهای نهایی انسان است، تکرار می کنند. اسکاتون های الگوریتمی نه تنها نیروی کار انسانی بلکه ذهن بشر را نیز منسوخ و از کار افتاده می کند. همه اینها در حقیقت نشانگرعقاید محدود و موقتی محلی، کوته نظری و مبالغه در اهمیت دستاوردهای عصرو شرکت هایشان، فلسفه های خاص خود و و رویاهایشان است. با فرض اینکه در برخی از روش هایشان، ماشین “Go” و تئوریهای آب و هوایی به پایان تاریخ رسیده باشند. آنها تصورمی کنند این “موفقیت برای همه زمانها و و شامل همه چیزها “می شود. به طرز عجیبی این تصورات توسط منتقدان سیلیکون ولی به اشتراک گذاشته شده است. اهالی ناآرمانشهر (مدینه ی فاسده) در تصور سیلیکون ولی بسیار با کفایت و رویایی که توسط گوگل و با انحصار اطلاعات و نوابغ رهبری می شود، به اهالی آرمانشهر (مدینه ی فاضله) ملحق شده اند.

هوش مصنوعی (AI) معتقد است که تعریف جدیدی درباره ی آنچه که به معنای انسان بودنست، وجود دارد، همانگونه که داروین این کار را در باره منشا گونه ها در زمان خودش انجام داد. همانطور که داروین انسان را فقط یک حیوان دیگر( یک میمون پیشرفته) در نظر گرفت،  گوگل-مارکسیسم نیز انسان را به لحاظ ذهنی پایین تر از ماشین های الگوریتمی شرکت خود می بیند.

زندگی پس از گوگل، این موضوع مخالف را مطرح می کند که  پیشگوییهای نفس زنان یوال هرری، نیک بوسترم، لری پیج، سرگی برین، تیم آربن و الون ماسک که به عنوان یک هوش مصنوعی قدرتمند و تغییردهنده ی جهان می بینند، در حقیقت یک رژیم صنعتی در انتهای این طناب است. بحران نظم فعلی در امنیت، حریم خصوصی، مالکیت معنوی، استراتژی کسب و کار و تکنولوژی بنیادی است و نمی تواند توسط کامپیوترهای امروزی و معماری شبکه حل شود.

امنیت یک مزیت و یا ارتقاء و بهسازی نیست که بتوان آن را با اضافه کردن لایه های جدید کلمه عبور، گروه  “swat teams” ، طرح های ردیابی نفوذ، پچ های آنتی ویروس، پیشگیری از بدافزارها و نرم افزارهای رفع خطا ارائه شود. امنیت پایه و اساس تمام خدمات دیگر است و برای تمام تراکنش های مالی ضروری است. این اساسی ترین و ضروری ترین بخش هر فناوری اطلاعات است.

در کسب و کار توانایی اداره و انجام معاملات اختیاری (اتنخابی) نیست. این روشی است که همه ی دانش و رشد اقتصادی در آن اتفاق می افتد. اگر محصول شما “رایگان” باشد، دیگر محصولی نیست، و شما در کسب و کار نیستید، حتی اگر بتوانید پولی از تبلیغ کنندگان برای سرمایه گذاری در آن بگیرید.

اگر هزینه خدمات نرم افزاری خود را نپردازید و یا اگر آنها “منبع باز” هستند، شما می توانید از بکارگیری «بتا» های دارای اشکال اجتناب کنید. شما می توانید  با خوشحالی از گسترش حفاظت 70 ساله مضحک اداره ثبت اختراع برای پیشرفت های نرم افزاری جزئی و یا فرآیندهای کسب و کار مانند خریدهای کلیکی طفره بروید. اما وانمود نکنید که مشتری دارید.

امنیت بخش بسیارمهمی از هر سیستم است. امنیت ماشین را قادر می سازد تا از یک “حالت” اولیه و یا موقعیت زمینی برخوردار شود و کشش اقتصادی به دست بیاورد. اگر امنیت برای معماری فناوری اطلاعات یکپارچه نباشد، پس باید معماری جایگزین آن شود.

زمانیکه همه چیز “رایگان” بود، معماری اینترنت توزیع شده‌ی اصلی کافی بود چون اینترنت وسیله ای برای انجام تراکنش ها نبود. زمانیکه تمامی کارهایی مثل به نمایش گذاشتن صفحات وب، ارسال ایمیل، اجرای فروم های گفتگو و گروه های خبری، و لینک دادن سایت های دانشگاهی انجام می شد، اینترنت مطلقا به پایه و اساس امنیت نیازی نداشت. اما زمانی که اینترنت به یک فروم برای انجام تراکنش های مالی تبدیل شد، رژیم های امنیتی جدید اجتناب ناپذیر شدند. سایت  eBay راه را با خرید PayPal آغاز کرد که در واقع یک سرویس اینترنتی نبود بلکه یک گروه خارجی بود که کارایی تراکنش های آنلاین را افزایش می داد. برای انجام تراکنش ها، گروه های خارجی به اطلاعات مشتری برای انتقال در سرتاسر وب نیاز دارند. شماره کارت اعتباری، کدهای امنیتی، تاریخ انقضا و گذرواژه ها به سمت شبکه سرازیر می شوند.

زندگی پس از گوگل

با تسلط (برتری) آمازون، اپل و سایر فروشگاه های آنلاین در اوایل قرن بیست و یکم، بیشتر  اینترنت با تراکنش ها اشغال شده و صنعت به “ابر” عقب نشینی کرده است. با کنار گذاشتن معماری اینترنت توزیع شده، کارآفرینان پیشرو سیلیکون ولی با سیستم های اشتراک متمرکز و تقسیم شده مانند  پی پال، آمازون، iTunes اپل، فیس بوک و ابر گوگل جایگزین شده اند.  اوبر، Airbnb، و سایر شرکت های مجزای “unicorn”  های دنبال رو آنها هستند. اگر آنها می توانستند بقیه اینترنت را دیوار بکشند، این به اصطلاح ” walled gardens ” (یا باغ های محصور) ممکن بود کافی باشد. در ابتدا استیو جابز در اپل برای اجرای چنین جدایی به وسیله ی محدود کردن برنامه های کاربردی نرم افزار شخص ثالث تلاش کرد. همچنین آمازون تا حد زیادی در مجزا کردن  قلمروی خود و ارتباط با اشخاص ثالث خارجی مانند شرکت های کارت اعتباری موفق بود. . اما این قلعه متمرکز، قضیه ی “کوز” راجع به دسترسی شرکتها را نقض می کند. “رونالد کوز” اقتصاددان برنده جایزه نوبل در مقاله‌ی معروفش محاسبه کرد که یک کسب و کار باید در صورتی تراکنش هایش را داخلی کند که هزینه ی یافتن و عقد قرارداد با شرکت های خارجی بیشتر از ناکارآمدی ناشی از عدم وجود قیمت واقعی، بازارهای داخلی و اقتصادهای مقیاس باشد. متمرکزسازی داده ها در walled garden هزینه ی امنیت را افزایش می دهد. صنعت به دنبال امنیت در تمرکززایی است. اما تمرکززایی ایمن نیست.

و خوشبختانه به زودی از راه خواهد رسید.

کتاب زندگی پس از گوگل در اردیبهشت 1398 به چاپ خواهد رسید