يازده اصل كه مدير عامل شركت سرمايه گذاري بايد هميشه رعايت كند.
مدیر عزیز
آنچه در این مقاله با نام يازده اصل كه مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری بايد هميشه رعايت كند، می خوانید ماحصل ۱۷ سال تفکر و تعمق نگارنده در باب چگونگی اصول و فروع مدیریتی شرکت های سرمایه گذاری است پس به سادگی از کنار آن عبور نکن.
- اصل اول : هرگز میاموز
بیا از همین ابتدا با یکدیگر روراست باشیم. تو چیز های زیادی از سرمایه گذاری نمی دانی. اگر می دانستی احتمالا مدیرعامل نبودی. یا مدیر سرمایه گذاری بودی یا نهایتا کانال یا گروهی در تلگرام داشتی. اینکه اکنون بر آن مسند تکیه زدی، خود به تنهایی گواه آن است که چیزی در تو غلط است. و تو این مساله را خیلی زود در همان هفته های اول متوجه می شوی. در اینجا اشتباه مرگبار بزرگی ممکن است در کمینت نشسته باشد: اینکه شروع کنی به آموختن. به دانشگاه بازگردی یا از یکی از افرادی که فکر می کنی خبرگی دارند بخواهی به تو آموزش دهد.
حتی فکر این اشتباه را نکن. دانستن بزرگترین سمی است که در مقطع حساس کنونی می تواند وارد بدنت شود. علم انسان را متواضع و خاشع می کند. یادگیری فرد را شنوا می کند و هیچ سمی برای مدیرعامل یک نهاد مالی از این بدتر نیست که اعتماد به نفس اش را به واسطه درک گستردگی علم از دست بدهد. پس یادگیری را بگذار برای بازنشستگی و اکنون تا می توانی ژست “دانش من کافیست” بگیر.
- اصل دوم : رهبر منتقدان خویش باش
هر روز صبح در شرکت فریاد بزن و بگو :
“روند کاری ما اشتباه است. ما در این شرکت فعالیت مان کم است. باید بیشتر فعال باشیم. “
تو نمی دانی چه چیز اشتباه است ولی آنها که می دانند چه چیز اشتباه است یا فکر می کنند می دانند از این حرفِ تو خشنود می شوند.
- اصل سوم: مرد تغییر باش
همه چیز های که می توانی را تغییر بده. محل فیزیکی شرکت، سال مالی شرکت، ساختار تشکیلاتی شرکت، سربرگ های شرکت، هرچیزی که می شود تغییر داد. حمله به تغيير ويژگي مردان بزرگ است و حيف است تو تلاش نكني اين ويژگي را در تسخير خودت دربياوري.
لوگوي شركت را تغيير بده. اضافه كاري هايي از جنس تغيير انجام بده : مثلا دستور بده لوگوي شركت را روي دستمال كاغذي ها چاپ كنند. خلاصه از اين قسم فعاليت ها كه خودت بهتر مي داني.
- اصل چهارم : فاصله ايجاد كن و سپس اين فاصله را پر كن.
مرزهاي مديريتي خيلي پر رنگي با كارمندان ترسيم كن. حتما ناهاري متفاوت از همه بخور. بسيار كِلَسي است كه ناهار را از منزل بياوري. اين هم تفاوت را پر رنگ مي كند هم از جنس مردم بودن را تقويت مي كند. اصلا هم مهم نيست كه راننده ات ساعت ١١ با ماشين شركت مي كوبد مي رود منزل و از حاج خانم ناهار را مي گيرد و مي آورد.
توجه كن كه هنگام عبور و مرور تو شخصي بايد مراقب باشد كه احدي از كاركنان قصد استفاده از آسانسور را نداشته باشد. مبادا در آن هواي اندك هوا بين آن مقام عظيم الشان و ديگران قسمت شود.
حال كه مرز ها را كشيدي و فاصله را ايجاد كردي حالا پر شان كن. سرزده به ناهار خوري شركت برو و با كاركنان ناهار بخور جلسه هم انديشي بگذار و با همه شوخي كن. اينطوري مردي از جنس مردم مي شوي.
- اصل پنجم: نيكي با مردمان
در طول جلسات سرمايه گذاري همه را تاييد كن. به هيچ وجه با كسي مخالفت نكن. اگر كارشناسي گفت سهم الف به اين دلايل خوب است تو هنگام شنيدن سرت را تكان بده و تاييد كن و اگر همان زمان كارشناس ديگري از معايب آن سهم گفت، تو باز سرت را تكان بده و تاييد كن. فراموش نكن : تا مرد سخن نگفته باشد، علم و هنرش نهفته باشد. مخالفت يعني سخن گفتن، پس تا مي تواني موافقت پيشه كن.
- اصل ششم: ريشه هاي خود را گسترش بده
صندلي هايي كه زير دست تو هستند، امانت اند و تو بايد اين امانت را به صاحبانش برگرداني. صاحبان كساني هستند كه تو را كمك كردند تا صندلي كه در آن چپيدي را تصاحب كني. مبادا جو شايسته سالاري بر تو چيره شود. بايد تلفن را برداري و به رييس هيات مديره، مدير بالا دستي يا هركسي زنگ بزني و بگويي فلان صندلي خالي است، شما پيشنهادي نداريد؟ شركت تو بايد هميشه پر باشد از خواهرزاده هاي افرادي كه مي توانند در لحظات حساس سرنوشت تو را رقم بزنند.
- اصل هفتم:رضايت كاركنان نيمي از خرد است
اگر مي خواهي نامي نيك در آن شركت دست و پا كني، حقوق ها را افزايش بده، كارانه بده، در تمام مناسبت ها چيزهايي بين پرسنل انفاق كن. البته واضح است كه از محل تنخواه شركت. اجازه بده كاركنان هم احساس شراكت كنند در بزم شاهانه ات. اينگونه بعد از رفتنت همچنان افرادي هستند دوران مديريت تو را درخشان ترين دوران شركت نامگذاري كنند.
- اصل هشتم: مشاورانت را مخفي كن
تو سه گروه مشاور داري :
الف – خواهر زاده ي مديران بالا دستي كه علاقه به حضور مستقيم در شركت ندارند ولي علاقه به دريافت حقوق دارند.
ب – افرادي كه تو دوست داري بهشون پولي برسد ولي هنوز نمي داني تحت چه عنواني
ج- مشاوران واقعي
عده اي از مديران ناپخته هستند كه بر اساس اصل اول مرتكب اين اشتباه مي شوند كه فكر مي كنند حال كه آنها چيزي نمي دانند مي توانند تلاش كنند و مشاوران شايسته اي پيدا كنند. تا اينجاي كار خوب است ولي مساله اينجاست كه تو نمي تواني كيفيت دانش آنها را بسنجي پس به اين نتيجه مي رسي كه ده مشاور بهتر از يك مشاور است. اين غلط است. اشتباه است. عبور و مرور ١٠ مشاور به دفتر تو پيام هاي غلطي به محيط ساطع مي كند. اولا آن مشاوران مي فهمند كه تو نمي فهمي و خود آنها منبعي براي شايعات مي شوند. ثانيا خود مشاوران ممكن است گاها بدنامي هايي داشته باشند كه حال تو انگ شراكت با آنها را خواهي خورد. ثالثا اين مشاوران ممكن است در تضاد با يكديگر سخن بگويند و تو را بيشتر گيج كنند. رابعا همه ي آنها با تو تضاد منافع دارند و زياد شدن اين تضاد منافع ممكن است برايت خطر آفرين باشد. يك اشتباه كافيست تا شهرتت به عنوان مدير سالم به خطر بيافتد.
- اصل نهم – مدير سرمايه گذاري وفادار داشته باش
معاون سرمايه گذاري مهمترين سمت براي توست. زيرا او اولين نفري است كه مي فهمد تو هيچ نمي فهمي. پس انتخاب معاون سرمايه گذاري از انتخاب همسر هم مهمتر است. بايد فردي وفادار و فاقد جاه طلبي پيدا كني كه در تمام ايام كارهاي تو را مخفيانه انجام دهد و صدايش در نياييد. فراموش نكن اين سمت مهمترين سمت است كه در آن وفاداري، جاه طلب نبودن و دانش هر سه به يك ميزان مهم اند.
- اصل دهم – مصاحبه كن
رابطه خوبي با خبرنگاران داشته باش. از آنها پذيرايي خوب بكن. هداياي مناسب بده و مصاحبه كن. هيچ مصاحبه اي را از دست نده. بگو سوال ها را برايت بفرستند و تو جواب ها را بعدا برايشان پس مي فرستي. بهيچ وجه از چيزي انتقاد نكن و نسبت به اينده بدبين نباش. اگر شاخص ٢٠٠ هزار است تو پيشبيني شاخص ٣٠٠ هزار واحدي در آينده را بكن. اگر ٣٠٠ است تو از ٤٠٠ حرف بزن. تمام دورنما ها را روشن بدان و بستر را براي جهش بازار سرمايه هموار قلمداد كن. همواره حرفي را بزن كه مردم دوست دارند بشنوند.
- اصل يازدهم : پورتفوي را تغيير نده
اين بزرگترين اشتباهي است كه ممكن است انجام دهي. تو براي خريد سهام جديد بايد سهام قديمي را بفروشي. در اين جا چند حالت مي تواند رخ دهد:
سهامي كه تو فروختي بالا رود كه فحش مي خوري.
سهامي كه خريدي پايين بيايد كه فحش مي خوري.
سهامي كه خريدي بالا رود كه براي كسي مهم نيست.
پس بيكاري كه گزك دست دشمنانت بدهي؟ هيچ كاري نكن اگر پورتفو پايين امد بگو خريدهاي قبلي هاست. اگر بالا رفت تو گزارش تفسيري بنويس مراقبت و پالايش دائمي سبد باعث اينها شده است. دائم به خودت بگو : چرا عاقل كند كاري؟
پي نوشت : دوست عزيز اگر اكنون مديري و هيچ كدام از اين ها شامل حال تو نميشه، متاسفانه تو مديري هستي كه سر جاي خودت هستي و به زودي طي يك توطئه تغيير خواهي كرد. از الان تاسف مرا پذيرا باش.
نویسنده کامیار فرهانی